دوستی ازم پرسید؛ از کجا میشه فهمید که یه رابطه رو به مرگه؟! گفتم نشونهها که زیاده ولی، به هفت چیز بیشتر دقت کن. پرسید چطور یعنی! گفتم رابطه مثل بچه آدم میمونه، همونقدر حساس، نیازمند توجه و در معرض آسیب. هرجا تو رابطهت دیدی که خودت یا پارتنرت:
1) بیشتر از اونی که بخوایید کنار هم باشید و واسه همدیگه وقت بذارید و دوتایی خوش بگذرونید!، تمایل دارید وقتتون رو با رفیق رفقا، همکارها یا بقیه آدمها بگذرونید!. بدون آژیر خطرِ “این رابطه اصلا حال خوشی ندارد” به صدا در اومده و یه کم دیگه بهش بیتوجه باشی احتمال فروپاشی هست.
2) از مسئولیتهای رابطه شونه خالی میکنید؛ اگه شریک عاطفیتون ازتون میخواد یه کاری رو انجام بدید و شما با اینکه بلدید، اونقدر بد انجامش میدید یا غر میزنید و میگید بلد نیستید! تا خودش خسته شه و انجام بده، باید عرض کنم که فرمون رابطه رو بد گرفتید و احتمال سقوط به دره بالاست
پس به تابلوی “آهسته، کمی مسئولیتپذیری” بیشتر توجه کنید.
3) از بحث و تعارض اجتناب میکنید؛ واقعیت اینه که آدمی یه جاهایی با خودشم اختلاف داره، چه برسه تو رابطه با فرد دیگه. یه رابطه خوب، رابطه بدون تعارض نیست، رابطهایه که اتفاقا مملو از بحثه، منتهی فرقش با رابطه بیمار اینه که تو اینجور روابط مجادلهها یه خروجی داره که طرفین پایبندشن؛ ولی در روابط بیمار از دل بحثها هیچ راهکار یا نتیجهای حاصل نمیشه.
4) زوم کردید رو نقاط منفی همدیگه؛ کی گفته تو روابط بیمارگونه توجه نیست!، اتفاقا هست، منتهی نه توجه به نکات مثبت، تایید، تشویق و دلگرمی!، توجه به ایرادات و نقاط منفی! و صدبار بهت گفتم کهها. تو این مدل روابط تا دلتون بخواد ایرادگیری وجود داره. از ایراد گرفتن به نحوه معاشرت و نشست و برخاست بگیر تا نوع پوشش و رفتار.
5) “حس قدردانی و تحسین” ستون نگهدارنده هر رابطه عاطفیه و چهارچوب رابطه رو چفت و بست میکنه و با نبودش هر رابطه عاطفی با هر کیفیتی در خطر ناخوشیه. پس اگه پارتنرتون رو تحسین نمیکنید و یا قدردان کارهاش نیستید و با جمله “مگه خوبیای هم داره که قدردانش باشم!” سر میکنید! به احتمال قوی، خیلی چیزها به فنا رفته.
6) بهانهتراشی و توجیه جای همدلی رو گرفته! اونجایی که پارتنرتون میاد میگه “به من توجه نمیکنی!” و تو به جای توجه به احساسات جریحهدار شده و خشم و غم پشت این جریان و گفتن متاسفم که این حس رو بهت دادم!، شونصد تا دلیل میتراشی که نه تو اشتباه میکنی! و حست اشتباهه و برعکس من… یعنی ترک افتاده تو رابطه
و در نهایت؛ تو یه رابطه اگه یه چیز از عشق با ارزشتر باشه چیزی نیست جز احترام، زمانی که احترام و حرمت بین دو طرف از بین بره، عشق به باد فناست. احترام تو رابطه چجوری از بین میره!؟، به مرور و با؛ منت گذاشتنها!، سرزنش کردنها!، متهم کردنها!، مقایسه کردنها! و نصیحتهای تکراری. همیشه که نباید دعوا کرد.
مخلص کلام اینکه؛ هر جا تو رابطهای دیدی؛ یه نفر دائم مسئولیت رابطه رو به دوش میکشه! یه نفر دائم مقصره و مدام در حال عذر خواهی کردنه! یه نفر دائم از خواستههاش میگذره و حس دیده نشدن داره! یه نفر دائم تلاش میکنه اوضاع رو کنترل کنه و در هر حالی کوتاه میاد! بدون اون رابطه ناخوشه و دیر بجنبی از دست رفته.
بدون دیدگاه